چه می شود کرد
دنیا همین خرابه بود
که به ما دادند
و ما به دست خود خراب ترش کردیم
با هم نساختیم
هر یک خانه ای بنا کردیم
با دیوارها و دری
که پشتشان پنهان شدیم
و هرگاه دلتنگ می شدیم
در را باز می کردیم
به امیدِ دیدار
با دیوارِ رو به رو
شهاب مقربین
...............................